علی عزیزمعلی عزیزم، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره
ایمان کوچولوایمان کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 29 روز سن داره

سرباز کوچولوها

پسمل های بیمار

سلام جوجو های مامان چطورید پسرهای عسل. عزیزترین های مامان دو سه روز مریض شدید، با مامان جون دکتر رفتید ایمانی امروز بهتره ولی علی آقا به خاطر پیتزا و ساندویچ دیشب بد تر شده و از امروز آنتی بیوتیکش شروع شده. راستی علی گولوی مامان مدرسه مفید پیش ثبت نامت کردم، خیلی دوست دارم بری اونجا و دیگه خیال مامان راحت راحت بشه. عزیزترین های من دیروز حسنا کوچولو اومده بود خونمون، در نوع خودش وروجکی شده که نگو. کلی با هم بازی کردین آخر سر حسنا و ایمانی داشتن بازی می کردن که ایمان مامان خورد زمین و داداشی هم کلی به حسنا بد و بیراه گفت و بالاخره با وساطت بابایی قائله ختم به خیر شد. دوستتون دام عسلک های مامان
18 بهمن 1393

مامان در اداره

سلام پسرهای خوب مامانی، حالتون چطوره عزیزترین های من امروز تقریبا یک ماهی میشه که مرخصی من تمام شد و دارم میام سر کار، چند روز اول خیلی سخت بود همش نگرانی و استرس ولی خدا رو شکر همه چیز خوب پیش میره. مامان جون و بابا جون همه جوره دارن بهم کمک میکنن. واقعا دستشون درد نکنه و خسته نباشن. نمی دونم کی و چه جوری باید از خجالتشون در بیایم. عسل های مامان دیگه پیش بابایی و مامانی عادت کردن، ایمانی که انقدر به بابا جون و مامان جون وابسته شده که وقتی می خوان از خونه ما برن ایمان کوچولو میچسبه بهشون و کلی می گه دد، دد ایمان کوچولو و علی کوچولو دیروز سرما خوردن و امروز بابایی و مامانی زحمت کشیدن و شما رو بردن دکتر. ایمانی حالش بد تر از علی عسلیه...
15 بهمن 1393
1